مهمونی چهارشنبه سوری
عسل مامی
وایییییییییی بازم بردمت مهمونی اخه دیشب چهارشنبه سوری بود حالا هروقت امدی وبزرگ شدی میفهمی یعنی چی ولی ما دیدیم به جای اینکه بمونیم تو خونه بهتره که بریم مهمونی دوست دایی علی که ما رو دعوت کرده بود .آخیش یه دل سیر رقصیدم ولی حیف که خیلی زود خسته شدم شب هم که امدیم خونه چون من شیطونی کرده بودم دلم درد گرفته بود شایدم تو هم تو دل مامی میرقصیدی؟
حتما اذیت شدی آره مامانی وای ببخشید.
ولی به من که خیلی خوش گذشت به تو چی؟
راستی پارسال درست شب چهارشنبه سوری من رفتم مکه یادش به خیر حالا امسال هم که تو تو دلمی و سال دیگه هم پیشمی و ایشاله 6 ماهه می شی
وای خدا کنه این روزا زودتر بگذره و تو بیای پیشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی