سفر به مشهد
عسل من
وقتی توی دل مامان بودی من با خودم نیت کردم که بعد از به دنیا اومدنت اولین سفری که بری مشهد باشه امااااااااااااااااااا همه جا رفتی جز مشهد اخه تا به دنیا امدی و یه ذره جون گرفتی شد زمستون بعدشم مشهد هواش تا خرداد ماه سرده تابستونم که ادم دوس داره بره شمال بعدشم من میخواستم با هواپیما بریم مشهد که شرایطش جور نبود تا اینکه به بابایی گفتم بیا تولد 2 سالگی گلم رو بریم مشهد هی گفت حالا صبر کن تا اینکه خودم تصمیم گرفتم که برم ولی بابا گفت که تنهایی نمیشه یکی باید باهاتون باشه بالاخره مامانم رئ راضی کردم تا با مابیاد یه دفعه بابابزرگ هم گفت منم میام دایی علی گفت منم فعلا کاری ندارم میام خلاصه یه چهار روزی بردمت مشهد و این شد اولین سفر زیارتی تو
خوشبختانه سوم مهر ماه بود که رفتیم و حرم خلوت بود و تو هم که عشق بدو بدو کلا همش می دویدی منم که با چادر کزایی باید دنبالت میدویدم
ولی خیلی خوش گذشت.