اولین مروارید گلم
عششششششششششقققققمممممم رویش اولین مرواریدات مبارکت باشههههههه. جمعه 30 فروردین ماه 92 بود که احساس مادرانه ام بهم گفت که لثه کوچولوتو لمس کنم. و دیدم بلههههههههههههههههه یه چیز تیز میخوره به انگشتم. وایییییی باورم نمی شد سرع رفتم یه قاشق کوچولو آوردم و زدم به لثه ت تق تق صدا داد . انگار دنیا رو دادن به من. زودی رفتم بابای رو بیدار کردم و گفتم پا شو یه کار مهم دارم. قاشق و دوباره زدم به لث شما و بابای هم کلی ذوق کرد. مبارکت باشههههههههههه ایشاله
نویسنده :
mami
17:46